مراحل برندسازی کسب و کار
وقتی قصد دارید برند مختص به خود را بسازید تفاوتی نمی کند برند شخصی یا سازمانی، در ابتدا باید خودتان و یا سازمان خود را بشناسید.
Who am i?
من کیستم؟
پاسخ به این سوال و چندین سوال دیگر می تواند به چگونگی ساخت برند شما کمک فراوانی کند و چراغ راه در مسیر پیش رو باشد.
- ماموریت برند من چیست؟ (ماموریت برند یعنی هدف شما از ساخت این برند چیست؟)
- معیارهای شما به عنوان یک برند چیست؟ ( قوانین و خط مشیء برند شما چیست؟)
- شخصیت برند شما چگونه است؟ (اگر برندتان یک انسان بود چه شخصیت و ویژگی هایی داشت؟)
- خاصیت منحصر به فرد برند شما چیست؟ (گزینه ای که شما را از دیگران متمایز می کند)
- پیام برند؟ ( نمایانگر هدف نهایی شما از ساخت برند شما خواهد بود)
تمامی این سوالات اگر به درستی و نهایت شفافیت پاسخ داده شود باعث ایجاد بینشی عمیق در خصوص برندی که قرار است ایجاد کنید به شما خواهد داد.
اکنون با کاربردهای هویت برند و انعکاس آن در برندینگ آشنا خواهیم شد. لازم به ذکر است مفهوم فلسفی هویت در اجزای آن باید قابل لمس باشد. در این حالت است که قابلیت توسعه و رشد را برای برند فراهم میکند.
اگر ساخت برندینگ را به عنوان یک کوه یخ در نظر بگیریم دو سوم آن درون آب قرار دارد یعنی آن بخشی از برند که دیده نمیشود ولی درک عمیقی از آن وجود دارد.این بخش همان موارد زیرساختی برند است. آن بخشهایی که مخاطب درک عمیقی از آن دارد و بیشتر با ذهن ناخودآگاه و نیمه خودآگاه آنها ارتباط برقرار خواهد کرد. مواردی مانند (آرکی تایپ ها و هویت بصری برند) قسمتی از این کوه یخ برند ما هستند که برای مخاطبین قابل درک خواهند بود.
در مقابل بخشهای زیرساختی برند موارد ملموستری نیز وجود دارد که در کوه یخ برند، بیرون آب قرار دارند. بدون شک نام برند، لوگو، شعار، و رنگ و لحن برند که مربوط به عناصر اولیه آن هستند در نوک قله قرار خواهند گرفت.
پس از ایجاد عناصر اولیه برند، بخشهایی از آن که با مخاطب در تماس هستند را تحت عنوان ” نقاط تماس برند” مورد بررسی قرار داده و به ساختاردهی و ایجاد یکپارچگی هویتی برند در این نقاط میپردازیم که خروجی این مرحله میتواند کتابی تحت عنوان راهنمای هویت بصری باشد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. باید توجه داست که مسئله اصلی در اینجا یکپارچگی، هماهنگی و در عین حال داشتن ثبات در پایده سازی هویت برند برای اجزای آن خواهد بود.
برند فقط یک محصول یا خدمات نیست، در واقع برند مجموعه اثرگذاریهایی است که مشتری را به سمت هدفی مشخص سوق میدهد.
هویت برند چه معنایی دارد؟
هویت برند دیدگاهی نیست که دیگران از آن دارند در واقع شخصیت مستقل و تصوری است هر کسب و کاری از خودش دارد و برای تحقق بخشیدن به آن تلاش می کند. اما اغلب افراد هویت برند را با تصویر برند اشتباه میگیرند، Brand Image یا تصویر برند، برخلاف هویت برند دیدگاه و تصویری است که دیگران از شما در ذهن خود دارند. حال هرچقدر که میخواهیم آن تصویر مدنظر ما به ذهن مخاطب نزدیکتر باشد برند ما موفق تر خواهد بود.
هر کسب و کاری که به دنبال برندینگ است باید به یاد داشته باشد که مشتریان تا مدت ها پس از خرید محصولات و یا استفاده از خدمات، نام تجاری آن برند و احساسی که پس از خرید محصولات در آنها به وجود آمده را به خاطر خواهند داشت. یک برندینگ موفق در اصل به دنبال شکل دادن و روح بخشیدن به تمام این احساسات و تصورات است.
نباید های ساخت برند
عدم داشتن ثبات لازم و یکپارچگی بین اجزاء (Consistancy)
استفاده از پیام نامفهوم و مبهم
تقلید و کپی کردن از دیگران، مخصوصا رقبا
عدم یکپارچگی بین اجزای در رسانههای مختلف
یکسان نبودن حرف و عمل
هویت برند همان چیزی است که شما به مشتریان نشان میدهید. (چه کسی هستید؟ )
محصولاتی را ارائه کنید که به طور شفاف هدف برند شما را برای مشتریان به تصویر بکشد. هویت برند در واقع شالوده هر شرکتی است که شما را از دنیای رقابت متمایز میکند.
کسب و کارها با تعریف هویت برند می توانند پیامشان را به شرکا، مشتریان و کارمندان خود برسانند.پیامی که روشن می سازد آنها چه انتظاری باید داشته باشند و با چه سازمان و هدف هایی روبرو هستند.اگر میخواهید برند شما در نگاه مشتریان برآیند خوبی داشته باشد، باید هویت برند خود را بهدرستی طراحی کنید تا شرکت از این طریق، تصویر ذهنی ایده آل و کمال گرایانه خود را در ذهن مشتریان فعلی و آینده ترسیم کند.
کاربردهای هویت برند و انعکاس آن در برندینگ
آرم تجاری،نشان تجاری یا همان (لوگو) در واقع همان چهره کسب و کار شماست که به سیله آن تمامی اهداف و مقاصد برند شما را متجلی می کند. بنابر این لوگو چیزی فراتر از یک تصویر زیبا باید باشد. در واقع آرم تجاری باید فهم و درک عمیقی از هویت برند را به مخاطب نشان دهد.
هدف از تجارت نباید این باشد که صرفا محصول و یا خدمات خود را به فروش برسانید. باید برای رشد برند خود اعتماد سازی را جزو اصول اولیه قرار داده و برای اینکار باید به تعهدات خود در قبال محصول و مشتری وفادار باشید. در این صورت است که برند در رده بالای ذهن مشتری جای میگیرد و سپس وفاداری پیش به وجود خواهد آمد و سپس قدرت برند افزایش مییابد. که در نهایت میتوانید در مشتری حس رضایت را ایجاد کرده و آن را دوباره به چرخه مشتریان خود بازگردانید. با انجام اعتماد سازی، ناخودآگاه سیکل تبلیغات چهره به چهره را در مشتریان ایجاد خواهید کرد.
تاکنون با مفهوم برند سازی و هویت برند و عوامل موثر در ساخت آن آشنا شدیم. اما باید بدانیم که در دنیای رقابتی امروز برندی برنده است که هویت خود را به مردم بشناسد. یکی از ابزارهای ضروری در این کار تبلیغات است. طیف گسترده ای از تبلیغات در دنیای مدرن امروزی وجود دارد ( چاپی، آنلاین، پیامک و …) که هر کدام از آنها به فراخور نحوه استفاده می تواند در شناسایی هویت برند و کسب و کار شما نقش ویژه ای ایفا کند. نباید این مهم را فراموش کرد هرچند برند شما با کیفیت و با زیرساختی محکم بنا شده باشد تا زمانی که عامه مردم نام برند شما و خدمات آن را نشنوند و نبینند در عرصه رقابت برنده نخواهید بود. در واقع تبلیغاتی که بر اساس استراتژی برند ساخته شود تاثیر گذارتر هستند.
تعیین هویت برند می تواند همواره تصویر مطلوب، معتبر و شایسته را برای کسب و کار شما ایجاد کند. باید بدانیم که مشتریان تنها در صورتی به چرخه خرید از شما باقی میمانند و در طی زمان به مشتری وفادار تبدیل خواهند شد که احساس رضایت، حس خوب و خاطره ای مطلوب از برند دریافت کند. بنابراین تکرار خرید ایجاد شده و مشتری به نوعی وکیل مدافع برند خواهند بود.اگر بخواهیم واژهای فراتر از وفاداری برای احساس مشتری پیدا کنیم، بهتر است بگوییم مشتریان برند ما خشنود هستند.
تعریف یک مشتری وفادار از دیدگاه برندینگ:
- مشتری وفادار رابطه ای احساسی و عاطفی با برند برقرار می کند
- محصولات و خدمات برند را به سایر رقبا همواره ترجیح می دهد( حتی با قیمت بالاتر)
- در چرخه خرید از برند قرار دارد( همواره در حال خرید کردن است)
- همیشه از برند به نیکی یاد می کند و دیگران را ترغیب به خرید می کند.